• وبلاگ : ((((((((( حباب زندگي ))))))))
  • يادداشت : باور عشق
  • نظرات : 0 خصوصي ، 1 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام آقاي حباب زندگي

    من نميدونم چرا تازگي ها به نوشته هاي شما حساس شدم و وقتي ميخونم يه چيزي تو درونم ميسوزه كه قبلا خودمو ميسوزوند اما باهاش مبارزه كردم و الان راحتتر نفس ميكشم خيلي سخته موقعيت روحتون و من دقيقا متوجه ميشم شما محصوله جدايي هستيد آره؟ و فكر كنم يه دختر كوچولو هم داريد . من اينو ازنوشته هاتون فهميدم اين نوشته هارو خيلي ها نميفهمن و بعنوان يه متن قشنگ بهش نگاه ميكنن ولي نميدونن يه دنيا رنج و اضطراب و غم و جگر سوزي تو همه اينها نهفته و از همه مهمتر چه كنم هاي زياد . و يه دنياي پر از نامردي منم شبها بيدارم و ديگه قرص خواب هم جواب نميده . منم رنج عشقي رو دارم كه منو ترك كرده وهزار درد بي درمونه ديگه اصلا به جنسيت من توجه نكنيد اگر دوست داشتيد ميتونم بهتون كمك كنم البته خودم هم نميدونم ميتونم يا نه اما يه روزي هم خودم احتياج داشتم كسي به دادم برسه اما كسي نبود و من به خودم قول دادم براي ديگران پيش قدم بشم تا رنجه منو نداشته باشن. ممنونم و خوشحال از اشنايي البته اگر برداشت به فضولي نشه .