• وبلاگ : ((((((((( حباب زندگي ))))))))
  • يادداشت : حلالت نميكنم
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + بهانه 

    سلام نميدونم چي بگم بگم رفيق بگم همدرد نميدونم

    چند وقت بود رد پايت را داشتم اما پيگيرت نشدم. تا اينكه كلمه خيانت رو ديدم. همش دنباله اين كلمه هستم. منم خوردم و خيلي سخت چون تلافي هم نميتونم بكنم.

    وقتي مرد داشتم ديوونه ميشدم. مگه ميشه دنياي من رفته باشه.

    بعد از يه ماه كه رفتم سراغ وسايلاش دفترشو ديدم لاي دفترش يه كاغذ بود. وقتي خوندمش دنيا روسرم خراب شد. همه رنگي كه برام داشت بي رنگ شد . باهاش غريبع شدم ازش متنفر شدم. تو تمام اون سالها كه من فكر ميكردم با يه مرد دارم زندگي ميكنم يه معتاد يه عرق خور ....خدايا چي نوشته بود عامل اون همه نداري كه هميشه مثل شير همه رو جبران ميكردم و بدبختيها و تنهايي ها كه فكر ميكردم براي كارشه..

    تو چي فكر كردي؟؟؟ فكر كردي دنيا خيلي مرده؟؟؟ بس كن بابا

    پاشو يه سروساماني به قلبت بده فقط...فقط نذار نسترن بفهمه

    كاري كه من كردم ... بذار با ذهنيت خوب بزرگ بشه بگو تفاهم نميدونم هرچي بذار خودش كه زن شد بفهمه تا براش مقدستر بشي.

    منم اين راز رو به گور سپردم.

    چقدر بده دور ريختن يه عمر خاطرات تو ميموني با يه جاخالي بزرگ كه نميدوني چيكارش كني