سلام دوست عزيز
واقعا قبول دارم كه هردردي علاج داره الا عاشقي كه
نه تنها علاج نداره بلكه هر روز بيشتر ميسوزونه و روح رو آزرده ميكنه
نهايت امر اينكه آدمو خسته ميكنه و ميخواي دل بكني ميبيني نميتوني
و اين برزخ بازم بيشتر ميكنه درد عشقت رو و تا آخر عمر خدا نكنه تو اين برزخ بموني كه نابود ميشي.
چقدر عشق جگر سوزه
و هرچي بدي و دردت بيشتر ميشه بيشتر به عشق وابسته ميشي
كاش عاشقي اينهمه رنج نداشت
ممنون بهم سرزديد
من نوشته هايي رو دوست دارم كه از دل بر مياد
سلام
قصد بحث ندارم ولي اين افكار نشان ميدهد هدف والا يا ارزشمندي در زندگي نيست (پوچ گرايي).
شايد با گذشت زمان تغيير عقيده بدهي!!
""خدايا چگونه زندگي کردن را بمن بياموز من خود چگونه مردن را خواهم آموخت." (دکتر علي شريعتي)
اينو خوب نوشتي
اون روزها هرچه بود من عاشقش بودم
يادش بخير
به منم سر بزن
يه شعر جديد نوشتم